تحلیل پدیدارشناختی ذهنیت اخلاقی مهاجران علمی ایرانی
کد مقاله : 1018-CONGRESS
نویسندگان
ندا شفیعی *
عضو هیئت علمی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی
چکیده مقاله
زمینه: این مقاله با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی به مطالعه‌ی تجربه زیسته‌ی مهاجران علمی ایرانی با هدفِ درک چگونگی شکل‌گیری و تغییر ذهنیت اخلاقی این گروه از مهاجران و تأثیر آن بر تصمیمات و رفتارهای آن‌ها می‌پردازد. به دیگر بیان، با تمرکز بر ارزش‌ها، باورها و اصول اخلاقی، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ‌هایی برای پرسش‌هایی همچون چگونگی تعامل هویت ایرانی با هویت جدید در کشور مقصد، تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر بر ذهنیت اخلاقی مهاجران و چالش‌های اخلاقی که این افراد در محیط‌های علمی جدید با آن روبرو هستند، می‌باشد. جهت دست‌یافت به ابعاد و مؤلفه‌های ذهنیت اخلاقی مهاجران علمی ایرانی با کاربست ترکیبی مفاهیم نظری در حوزه پدیدارشناسی کلاسیک - اجتماعی و با استفاده از تکنیک مصاحبه به تحلیل پدیدارشناسی تجربه‌ی زیسته مهاجران علمی ایرانی، پرداخته شد.
روش‌: این مقاله به لحاظ ماهیت انجام کار، به روش پدیدارشناسی توصیفی موستاکاس انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، مهاجران علمی ایرانی دهه 90 ه.ش است. در انتخاب افراد از نمونه‌گیری نظری و برای گردآوری داده‌ها از مصاحبة نیمه‌ساخت‌یافته استفاده شد. بنا به منطق اشباع نظری و ماهیت اکتشافی تحقیق، تعداد مصاحبه‌شونده‌ها به 10 نفر رسید. مصاحبه در روش پدیدارشناسی عمدتا در سه مرحله صورت می‌گیرد، اما در این تحقیق، به دلیل عدم توافق مصاحبه‌شونده‌ها و هر مصاحبه فقط یک جلسه و به مدت 50 دقیقه بود. در پدیدارشناسی توصیفی ، گردآوری و تحلیل داده‌ها (تقلیل پدیدارشناختی) شامل هفت مرحله است که این مراحل به شرح فشرده زیر طی شدند: نخستین مرحله، پایبندی به الزامات اپوخه بود. یعنی محقق، قضاوت‌ها و دانش روزمرة خود را کنار می‌گذارد تا پدیده با رویکردی تازه درک شود؛ گویی چیزی برای اولین‌بار است که دیده و فهمیـده می‌شود. اظهارات هرکدام از مشارکت‌کننده‌ها، بررسی و کدگذاری شدند. در فرآیند افق‌سازی به اظهارات مهم و غیرتکراری هر یک از شرکت‌کنندگان، اهمیت یکسان داده شد. سپس، این معانی در قالب «واحدهای فشرده‌شدة معنا» تنظیم و براساس آن، خوشه‌های معنایی در قالب مضامین صورت‌بندی شد. برای اعتبار و پایایی داده‌ها، واحدهای معنایی و مضامین استخراج‌شده با مشارکت‌کنندگان در میان گذاشته شدند، تا چنانچه با موردی موافق نبودند، اصلاح شود. در ادامه، خوشه‌بندی مضمون‌ها، الگوهای معنایی ساختارمندی پدید آورد که بر اساس آن، برای هرکدام از شرکت‌کنندگان یک توصیف متنی نوشته شد. در مرحله تغییر تخیلی با غرق شدن در داده‌ها و مطالعة چندبارة متن مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها، توصیف ساختاری به دست آمد. آمیختن توصیف‌های «متنی» و «ساختاری» و دستیابی به یک «توصیف ترکیبی»، آخرین مرحله از تقلیل پدیدارشناختی است. این ترکیب نهایی، همان ذات تجربه مشترک افراد از پدیدار مورد نظر است که در تعبیر هوسرلی، «آن چیز بدون آن کیفیت، آن چیزی نمی‌توانست باشد که هست».
یافته‌ها: ذهنیت اخلاقی مهاجران علمی ایرانی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله هویت و ارزش‌های فرهنگی مبدا و مقصد، اخلاق حرفه‌ای، تجربیات شخصی و تعاملات اجتماعی در مقولات سه گانه‌ی هویت دوگانه، تعارض ارزش‌ها و احساس انزوا شناسایی شد. بر اساس رویکرد پدیدارشناسی کلاسیک و اجتماعی این مقولات در قالب مفاهیمی همچون تجربه زیسته چندلایه و بدن‌مندی، ساختارهای اجتماعی و شبکه روابط اجتماعی در تجربه زیسته مهاجران قابل طرح است.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می‌دهد که مهاجرت علمی، فرایندی است که نه تنها بر جنبه‌های علمی و حرفه‌ای افراد تأثیر می‌گذارد، بلکه به طور عمیقی بر هویت، ارزش‌ها و اخلاقیات آن‌ها نیز اثرگذار است. مهاجران علمی ایرانی، در مواجهه با فرهنگ‌ها و نظام‌های اجتماعی متفاوت، چالش‌های متعددی را تجربه می‌کنند که منجر به تغییرات قابل توجهی در ذهنیت اخلاقی آن‌ها می‌شود. این تغییرات، همزمان با حفظ برخی از ارزش‌ها و باورهای ریشه‌دار در فرهنگ ایرانی، با شکل‌گیری ارزش‌ها و هنجارهای جدید همراه است. نتایج این پژوهش به اهمیت مطالعه‌ی بین‌رشته‌ای برای درک بهتر این موضوع و ضرورت تدوین سیاست‌های حمایتی بهتر برای جذب و حفظ نخبگان ایرانی تاکید دارد.
کلیدواژه ها
مهاجران علمی- پدیدارشناسی- تجربه زیسته- ذهنیت اخلاقی.
وضعیت: پذیرفته شده