چالش بازهویت‌یابی مهاجران نخبه ایرانی در آلمان و مسئله بازگشت به مبدا
کد مقاله : 1011-CONGRESS-FULL
نویسندگان
مسعود فتاح زاده *1، علی یوسفی2
1دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی اقتصادی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
2عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده مقاله
زمینه
یکی از پرچالش‌ترین جنبه‌های مهاجرت در مقصد، نسبت هویتی مهاجران با جامعه مقصد است که تکلیف پیوندهای هستی‌شناسانه مهاجر را روشن می‌سازد (بری 1992). چالش‌های هویتی مهاجران در مقصد افزون بر نقشی که در ادغام یا تعلیق مهاجران دارد، از جهت تعیین‌کنندگی در موضوع بازگشت/عدم بازگشت نخبگان نیز بسیار مهم است، چراکه نرخ مهاجرت و بازگشت/عدم بازگشت مهاجران معیار روشنی بر توسعه‌یافتگی یک جامعه و دلایل آن بازنمای شرایط سازنده این وضعیت است و افزون بر این نوعی بازگشت سرمایه محسوب می‌شود. در واقع مهاجرت نخبگان از کشور قطعا هزینه‌های زیادی را برای کشور ایجاد می‌کند. بخشی از این هزینه‌ها مربوط به زمان و بودجه صرف شده برای تربیت و تحصیل نخبگان است و بخش مهم‌تر ناظر به محرومیت کشور در استفاده از ایشان است.
ادبیات علمی در حوزه مهاجرت عمدتا بر بخش داخلی فرآیند مهاجرت؛ یعنی تا مرحله خروج فرد مهاجر از کشور متمرکز هستند. نگاه تعداد قابل توجهی از این مطالعات به کاوش در باب انگیزه‌ها، علل و عوامل و همچنین پیامدهای مهاجرت نخبگان از کشور در سطوح متفاوت معطوف است (توکل و عرفان‌منش، 1394؛ جوادزاده، 1394؛ شاه‌آبادی و جامه‌بزرگی، 1393؛ صادقی‌نژاد و مظلوم‌خراسانی، 1397؛ صالحی‌عمران، 1385؛ عربیان، 1389؛ فاطمی‌امین و همکاران، 1396؛ فروتن و شیخ، 1396؛ قانعی‌راد، 1383؛ قلی‌پور، فتاحی، و پیران‌نژاد، 1386؛ کاظمی و همکاران 1398؛ ماهروزاده، 1384؛ نظری و آقازاده، 1394). اگر چه این تلاش‌ها تحلیل نسبتا جامعی از مرحله تصمیم‌گیری برای خروج از کشور به دست می‌دهد اما کمتر به فرآیندهای پس از خروج مهاجران از کشور مانند بازهویت‌یابی و تاثیر آن در بازگشت آنان به مبدا می‌پردازد. هویت اجتماعی در مطالعه حاضر به مثابه پیوندهای سیال مبتنی بر ارزیابی‌های زمینه‌مند نسبت به پدیده‌های اجتماعا قابل ارزیابی است که در یک فضای مقایسه‌محور برساخته می‌شود، نگریسته می‌شود و مسئله این مطالعه، واکاوی و تشریح فرآیندی زمینه‌ها و شرایط موثر در مهاجرت، چالش‌های هویتی و پیامدهای آن در زمینه تصمیم به بازگشت مهاجران نخبه است.
در ایران مسئله هویت، مسئله‌ای با اهمیت است. تاریخ معاصر ایران با مسئله هویت، گفتمان‌های هویت، بحران هویت، بیگانگی هویت و مسئله خودی و دیگری در هم آمیخته است. تأملات جدی معاصر در باب هویت در چارچوب مواجهه با غرب مدرن قابل ردیابی است و شاید بتوان گفت موضوع هویت، اساسی‌ترین محور رویارویی اندیشمندان ایرانی معاصر در تقابل با غرب به مثابه دیگری مهم است (آزاد ارمکی، 1381). این آمیختگی تا آنجا است که می‌توان همه فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی اعم از فرآیند مدرنیته، توسعه، مشروطه‌خواهی، جنبش‌های اجتماعی و حتی انقلاب اسلامی را، حول محور آن بازصورت‌بندی نمود (کریمی و همکاران، 1391؛ تاجیک، 1384).
اگرچه در دهه‌های گذشته امکان مواجه شدن با غرب به مثابه یک منبع هویت‌بخش به‌واسطه تلاش‌های نظریه‌پردازان متعددی بیش از پیش فراهم شده است، اما به نظر می‌رسد شناخت حاصل از این تلاش‌ها عمدتا سوژه محور است که بر لبه‌های طیف غرب‌گرا-غرب‌ستیز قرار گرفته است (درّودی 1390، محمدی و مؤید حکمت 1392). از سوی دیگر گسترش ارتباطات و سفرها باعث ایجاد یک شناخت نسبی از غرب در میان عامه ایرانیان شده است که در اغلب موارد آن‌قدر ژرف نیست که به چالش و تاملات هویتی جدی منجر شود. بنابراین به نظر می‌رسد مهاجران ایرانی در غرب، بارزترین عرصه ظهور چالش‌های هویتی ایران و غرب است و مطالعه آن مهم‌ترین یا حتی تنها مسیر بررسی رویارویی هویتی ایرانیان با غرب و بازاندیشی‌های صورت گرفته در چارچوب آن است. صورت‌بندی یاد شده مبتنی بر فهم هویت در حکم مفهومی مرکب، متغیر، سیال و در معرض بارتعریف و بازاندیشی است. پشتوانه مفهومی چنین دریافتی از هویت، «هویت بازاندیشانه» و «هویت بازتابی» است که ریشه در آرای گیدنز (1388) و برگر و همکاران (1973) دارد.
روش
بر این اساس چالش‌های هویتی مهاجران در پارادایم تفسیری و با استفاده از روش نظریه زمینه‌ای مورد مطالعه قرار گرفته است. داده‌های به دست آمده در تلاش برای پاسخ به سوالات زیر گردآوری شده و حاصل مصاحبه روایتی با 19 مهاجر ایرانی در آلمان است با استفاده از تکنیک کدگذاری سه مرحله‌ای در محیط نرم‌افزار Maxqda 2020 مورد تحلیل قرار گرفته است.
• تصمیم به مهاجرت ایرانیان به آلمان در چه زمینه‌ای شکل می‌گیرد و چه شرایطی بر آن موثر است؟
• چالش‌های هویتی مهاجران ایرانی در آلمان چیست؟
• فرآیند هویت‌یابی چگونه بر تصمیم به بازگشت یا عدم بازگشت به ایران تاثیر می‌گذارد؟
نتیجه گیری
نتایج نشان می‌دهد مهاجران ایرانی با نگاه به غرب به عنوان یک محیط مرجع به بازاندیشی در وضعیت جامعه مبدا دست می‌زنند و به این واسطه دچار فک‌شدگی هویتی از میدان می‌گردند. اما چالش‌های هویتی در مقصد می‌تواند به دو سرنوشت منتهی گردد؛ جامعه‌پذیری تناقض‌آمیز مضاعف و تعلیق ناتمام در مقصد یا جامعه‌پذیری موفق در مقصد. در حالت اخیر بازگشت مهاجران به مبدا منتفی است، اما در با تجربه تعلیق ناتمام مهاجران یا به زندگی اقتصادی در مقصد ادامه می‌دهند و شرایط میان‌بودگی را تجربه می‌کنند، یا با تحت فشار پیوندهای اجتماعی خود در مبدا و عدم توفیق در پیوندیابی در مقصد به مبدا بازمی‌گردند.
کلیدواژه ها
مهاجرت نخبگان، بازهویت‌یابی، آلمان، میدان‌های هویتی، بازگشت به مبدا
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی